پیرمرد بیچاره یه هفته بود  که میگفت پام درد میکنه و کلا توان حرکتیش رو از دست داده بود. و دکتربابا و دکترعموها ، تشخیص میدادن که چیزیش نیست و نهایتا داره تمارض میکنه.

بالاخره امشب بردنش دکتر واقعی. معلوم شد استخوان ران نزدیک به لگنش شکسته.

پیری چیز بدیه. مخصوصا اگر گیر بچه هایی بیفتی که شخصیتشون اینطوری باشه که به همه به چشم متهم نگاه می  کنن مگر اینکه خلافش ثابت بشه.

عمر منم اینجوری گذشت. همیشه داشتم اثبات میکردم. اثبات اینکه کار بدی نکردم ، اثبات اینکه دروغ نگفتم و دختر خوبی بودم و .

از یه جایی به بعد خسته شدم . خیلی خسته.

 

.

امروز بابا دوباره گیر داد که اگر رفته بودی یه لیسانس دیگه گرفته بودی مثلا حقوق خونده بودی الان برا خودت وکیل بودی و پول و یه آینده ای داشتی. فکر کنم ده ساله مدام اینو تکرار میکنه برای من. همیشه میگه تو با این هوش و استعدادت میتونستی فلان بشی و بهمان بشی ولی .

م داشتم درباره این موضوع صحبت میکردم. وسط حرفم گفت اون حق داره . تو سقف آرزوهات و توقعت از زندگی خیلی پایین اومده ، اونقدر که به پنجاه هزارتومن توی یه ماه هم راضی میشی.

من میدونم که سقف خواسته هام از زندگی خیلی کوتاهه . خیلی خیلی خیلی کوتاه

اما بحث من سر این بود که کاش پدرم از بچگی به جای اینکه مدام بگه تو باهوشی میگفت تو تلاشتو بکن تا به خواسته هات برسی.

اونوقت با هر بار شکست خسته نمیشدم. از خودم و از دیگران و از زمانه و از و از و از.

گذشته برای من مثل یه بغض بزرگه که از راه گلو زیر پوست پشتم خزیده و تبدیل شده به یک بار ِ بی نهایت سنگین . کسی بهم کمک نمی کنه که بذارمش زمین.

بهم چسبیده ، جدا نمیشه.

دیگران حتی حوصله اهمیت دادن و نگاه کردن به این بار رو ندارن چه برسه به کمک کردن. و من فقط خسته م. خیلی خسته

 

مثلِ کوله پشتی سنگین کوهنوردی که بیشتر از ظرفیتت بار برداشته باشی و وسط راه اذیت بشی اما خودت باید حملش کنی . سختش اونجاست که کمی میشینی برای استراحت بین مسیر اما لحظه دوباره بلند شدن از حمل خود بار سخت تر میشه. اونجاست که تازه میفهمی که چه به روزت اومده.

قرار بود از خوشی ها هم بنویسم.

دیروز آخرین گل ها رو هم کاشتم. امسال کلی تنوع دادم به گل ها و گلدون ها. امیدوارم رشد کنن. بذرهایی که خودم سال های قبل از گل ها گرفته بودم مطمئن بودن اما خب پیداشون نکردم . چراییش بماند. مجبور شدم  دوباره بخرم.

دوست ندارم خواهر کوچیکه ام و بعضی از دوستام بدونن حرفامو اینجا مینویسم. اونها مسخره و تحقیرم کردن . تو زمان های مهمی از زندگیم انرژیمو ازم گرفتن. نمیخوام دوباره این کار رو بکنن.

 

پ.ن 1 : میدونم که عمدا این کار رو نکردم اما امیدوارم سهوا هم چنین کاری رو در حق کسی نکرده باشم.

پ.ن 2 : عنوان ربطی به متن نداره فقط چون داشتم یه موسیقی بدون کلام ساکسیفون گوش میدادم اینو نوشتم.

ساکسیفون

خیلی ,یه ,رو ,ها ,بار ,تو ,و از ,گل ها ,خیلی خیلی ,کار رو ,این کار

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها


elizan نمايندگي تعميرات كوماكس22586135 Commax Hye's notes اژدهای علم و دانش دفتر حقوقی و داوری « وکیل قانون» کلیپ دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. هرچی بخای در کنار ما بدست میاری،حاجی دانلوووودررر Doris's page دنیای خاکستری رادان دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد.
دزدگ